چرا بي وفايي؟چرا چند همسري؟

تقلب در پيمان زناشويي از داغ ترين موضوعات مورد بحث است و تعهد و وفاداري نيز به همان نسبت ارزش خود را همچنان حفظ نموده است. بي وفايي در ارتباطات زناشويي يکي از بزرگترين مشغله هاي ذهني بشر است و شايد اين مشغله بعد از جنايت و تعدي ، بزرگترين دغدغه ذهني بشر باشد. همه افراد از اين فاجعه متنفر هستند و در عين حال آماده شنيدن داستانهايي از اين نوع مي باشند ولي بعضي از افراد حتي تاب تحمل شنيدن آن را هم ندارند. بعلاوه در بسياري از حماسه ها و داستانهاي واقعي از بازتاب بد احساسي و اجتماعي اين عمل سخن ها رفته است و بزرگترين مذاهب جهان اين عمل را رد نموده است. اما با اين حال چرا براي بسياري از افراد تمکين به يک همسر سخت است؟

به گزارش گروه ترجمه سلامت نيوز،شايد براي بشر ، اقتدا به يک همسر به طور طبيعي رخ نمي دهد و عوامل بيولوژي، انسان را مستعد جستجو براي داشتن چندين شريک جنسي مي کند. اين چيزي است که ديويد براش جانور شناس و جودي ليپتون روانکاو در کتاب خود با عنوان "افسانه تک همسري: بي وفايي و  وفاداري در حيوانات و انسانها " بحث مي کنند. طبق گفته اين افراد همه حيوانات100% قادر به تمکين به يک همسر در 100% زمان نيستند. تنها حيواني که به طور جبري بايد  به يک همسر اکتفا کند ، کرم کدو است که در دستگاه گوارش ماهي زندگي مي کند . زيرا جنس نر و ماده اين کرم در بدن ماهي به هم آميخته شده و بعد از آن هرگز از هم جدا نمي شوند. بقيه حيوانات اعم از اکثر انسان ها براي تامين نياز جنسي خود به يک همسر تمکين نمي کنند. به گفته ليپتون به منظور کشف اين حقيقت که در کدام محل ها ، هنوز تمکين به يک همسر وجود دارد تنها راه ممکن انجام تست DNAاست، تا مشخص شود که چه کسي در کنار چه کسي آرميده است. ! از نظر اين دو نفر بين وفاداري جنسي و آنچه به نام تک همسري اجتماعي وجود دارد تفاوت قابل ملاحظه اي وجود دارد. براي مثال حتي در حيوانات که به منظور زندگي و بقاي نسل جفت گيري مي کنند، مانند بسياري از پرندگان ، انجام تست DNA ثابت مي کند که جوجه اي که پرورش مي دهد مربوط به پدر خانواده نيست. اين مورد در انسانها نيز در بعضي موارد صادق است. براي مثال ليپتون مي گويد : در يکي از بيمارستانها به منظور تشخيص بيماريهاي ارثي کودکان تست DNA  ترتيب داده شد و 10% از اين بچه ها از نظر ژنتيکي هيچ ربطي به پدر خانواده نداشتند.
اما اشتباه نکنيد.!ليپتون و باراش که به مدت 28 سال است در کنار هم زندگي ميکنند ، مسئله وفاداري جنسي را امري غير ممکن ، غلط يا غير طبيعي نمي دانند. آنها تنها مدعي اند که تمکين به يک همسر براي بعضي از انسانها سخت است و جالب است بدانيد که افراد بشر در بخش وسيعي از زندگي خود در صدد کسب مهارتهاي پيچيده همچون نواختن ويلون هستند و اگر بخواهيم وفاداري رانيز نوعي مهارت بدانيم بايد اعتراف کنيم که بعضي از انسانهاي بسيار باهوش و با استعداد در اين مورد بسيار ناشي عمل مي کنند و يا به عبارتي مي توان گفت نمي خواهند اين مهارت راکسب کنند. از نظر يک روانشناس به نام پيتر کرامر: انسانهايي که به يک ارتباط پايدار تک همسري اقتدا نموده و واقعا به عهد خود وفادار مي مانند، از نظر روحي و عقلي انسانهايي فوق العاده سالمي هستند.
اين افراد داراي خصوصيات منحصر به فردي هستند که اين امر را براي آنها امکان پذير ساخته است و مي توان گفت ، تمکين به يک همسر در بسياري از موارد سخت است. از نظر يک آسيب شناس خانواد  ، بعضي از افرادي که در زندگي زناشويي خود تقلب مي کنند ، افرادي هستند که به آنها لقب تعقيب کننده يا هوسباز داده مي شود. آنها مايل به کسب فتوحات بزرگ و قابل توجه هستند و اين فتوحات را در قالب داشتن چند همسر و معشوقه درک مي کنند. از حيث باليني اين افراد دچار نوعي اختلال شخصيتي خودستايي هستند . آنها آرزومند و طالب کسب توجه و محبت هستند ، در حاليکه خود قادر به پاسخگويي به اين سبک نيستند. بعضي ديگر افراد هم که تاکنون در اين رابطه اقدام نکرده اند، ممکن است مستعد اين تقلب باشند. آنها آگاه نيستند ک در ارتباط فعلي خود نوعي فقدان و اشتباه وجود دارد و يک اتفاق مثل توجه به مرد يا زن ديگر حس خاصي را در آنها بيدار مي کند و لذا در ارتباط با وفاداري خود به همسر اول دچار ترديد مي شود و پايه هاي  آن تعهد و پيمان اوليه سست مي شود.
بعضي ديگر افراد از وجود خلل و محروميت در ارتباط با همسر اول خود آگاه هستند و سعي فعال در جبران آن دارند (به گونه اي ديگر ، خواه غلط يا درست)
بحران مشهور نيمه زندگي ، يکي ديگر از دلايل تقلب و عدم وفاداري است(و اين در حالي اتفاق مي افتد که مردان و زنان بچه هاي جواني دارند که اين مسائل را تجربه ننموده اند و ممکن است مرتکب اشتباه شوند) .مطالعات آماري در اين زمينه يعني بي وفايي در زندگي زناشويي سرشار از نکات نامعلوم است. بعضي از اين آمارها مدعي است که حدود 50% زنان و 70% مردان مرتکب اين تقلب مي شوند. اما بهترين و کاملترين اطلاعات در اين باره توسط دانشگاه شيکاگو جمع آوري شده است. طبق آمار اين مرکز 15% از زنان و 22% مردان به اين حقيقت معترف شده اند که درکنار ازدواج اول خود با افراد ديگري نيز ارتباط داشته اند .
اين امر واضحي است که مردان به اين بي وفايي بيشتر راغب هستند و هر چه قدر بيشتر عمر کنند درصد اين خطا بالا مي رود. براي مثال طبق يک مصاحبه مشخص شده که 37% از مردان در سن 50 تا 59 سال و 7% از مردان در سن 18 تا 29 سال به برقراري چندين ارتباط تن داده اند. يعني درصد خيانت به نسبت افزايش سن بالا مي رود. در صورتي که در زنان، خيانت و تقلب در سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم(baby boomer) يعني 1943 تا 1952 (حداکثر زاد و ولد در اين زمان اتفاق افتاده است) به حداکثر مقدار رسيده است.  در اين زمان حدود 20% زنان به اين امر تن داده اند. درحاليکه در بقيه زمانها و تاريخ ، اين درصد براي زنان بين 11% تا 15% متغير است. و اما بعضي از انواع بي وفايي هاي ديگر علاوه بر برقراري ارتباط جنسي وجود دارد که در محاسبات ذکر نمي شود.مثل ارتباط هاي معاشقه اي مخفيانه يا گفتگوهاي عاشقانه بين افراد ناشناس در اينترنت و يا تماشاي صحنه هاي تحريک کننده مثل استيريپتيز.
بي وفايي زماني اتفاق مي افتد که يکي از دو طرف نقض پيمان کند. اما همين حقيقت هم نيازمند توضيح کامل است. اگر در صورت آشکار شدن خيانت ، همسر شما آن را تقلب و فريب بداند ، پس اين واقعا يک خيانت است ، اما ممکن است همسر شما اين امر را مسئله اي عادي بداند و يا حداقل تحمل کند  و در اين رابطه حساسيت نشان ندهد. بنابر اين برداشت افراد از اين مسئله متفاوت است. بعضي از افراد تا 3 شريک را در بستر خود را ه مي دهند ، اما به شدت منکرتقلب هستند . مشکلات ديگري که در بررسي هاي آماري مربوط به بي وفايي همسران وجود عدم صراحت در بيان است. و به همين خاطر آمار نشان مي دهد که 78% افراد ظاهرا  متعهد به عهد هستند.
علاوه بر تاکيدات اساسي مذهب و فرهنگ براي وفاداري و حتي در نظر گرفتن تهديدات کيفري در اين زمينه ، باز هم پاداش هايي در قبال اين وفاداري در نظر گرفته مي شود. تک همسري يک معاهده خانوادگي لازم الاجرا است و رعايت آن براي  مردان نيز داراي مزيت است .اول اينکه فرزندي که به سختي و مشقت پرورش مي دهند ، لااقل مي دانند که از خودشان است. ثانيا يک مرد با موقعيت اجتماعي متوسط لااقل از داشتن يک همسر-که متعلق به خودش باشد- مطمئن است.
در بعضي از گروههاي اجتماعي ، مرداني که  تشکيل حرمسرا مي دهند ، از نظر موقعيت سرامد هستند و قادر به تصرف همه زنان مي باشند. اما خوشبختانه در دنياي امروز اين مسئله کمتر پيش مي آيد. تک همسري تعهدي است که در فرهنگ و آداب و رسوم براي مردان و زنان بايد رعايت شود ،يعني تفاوتي بين زن و مرد در رعايت آن نبايد وجود داشته باشد.
يکي از بزرگترين نتايج تمکين به يک همسر اين است که به همان نسبت که هر دو پير مي شوند ، احساس داشتن کسي که مي توانند کاملا به او اعتماد کنند به طور پر رنگ تري جلوه گري مي کند و امري  دلگرم کننده براي گذري سالم وبدون تنش  از اين برهه زندگي است و اگر خوب فکر کنيم ، اين يک نعمت فوق العاده است.