×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ettelaate omoomi

× موارد مندرج در این وبلاگ اطلاعات عمومی خواهد بود
×

آدرس وبلاگ من

dashti.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/abezi

مكتب رئاليسم و ناتوراليسم

نيمه دوم قرن نوزدهم (1900ـ 1850) با چندين جريان هنري منجمله رئاليسم و ناتوراليسم همراه بود كه بازتابي از نگراني هاي اجتماعي و علمي آن عصر بودند. رئاليسم متشكل از كلمه �ريئل � به معناي �واقعيت� و درمجموع به معناي حقيقت جويي و واقع بيني است. رئاليسم از ميل و گرايش هنرمندان (بويژه رمان نويسها و نقاشها) براي نزديك كردن هنر با واقعيت به وجود آمد. هنرمندان اين مكتب عقيده داشتند كه مناظر زندگاني بايد آيينه وار، بي كم وزياد و بدون دخل و تصرف نمايانده شوند وحقايق طبيعي ، در صنايع و ادبيات ارائه شود. رئاليسم قبل از سال 1850 به وجود آمد ولي بعداز اين تاريخ طرفداراني پيدا كرد و گسترش يافت. درابتدا منتقدان آثارهنري اين كلمه را به كار بردند. بعد به تدريج در واژگان نقد ادبي رايج شد . به عنوان مثال وقتي كوربه روستايي را بدون تلاش براي آراستن و زيباجلوه دادن آن با تمام واقعيتهايش به تصوير مي كشيد براي نقد كار او از اصطلاح �رئاليسم� استفاده مي كردند. ناتوراليسم ، نوعي رئاليسم است كه به افراط و اغراق كشيده شده است . البته به طور كلي رئاليسم و ناتوراليسم يك هدف را دنبال مي كنند. رئاليسم رسالت تقليد و نمونه برداري از طبيعت وحقايق را بر عهده داشت و با نويسندگاني مانند فلوبر و نقاشاني مانند كوربه مشهور شد. به همين دليل طبيعت گرايي (ناتوراليسم ) با رهبري زولا درادبيات وكروت ، منه و دوگاس درنقاشي ، براي رئاليسم جانشين مناسبي بود و دراين مكتب براي رسيدن به واقعيات به علم رجوع مي شد. زولا، طبيعت گرايي را به عنوان روش علمي جديد و دقيق درادبيات تعريف كرد. بنابراين بايد منشأ آن را درتحول علمي قرن جست وجو نمود. دو عنوان �رمان تجربي � و �تاريخ طبيعي و اجتماعي � مشخص كننده موضوعات جريان طبيعت گرايي هستند واين دو موضوع ارتباط تنگاتنگ با حوزه علمي دارند. رئاليسم موضوعاتش را از مشاهده دنياي اجتماعي و تاريخي معاصر اقتباس مي كند. رئاليسم درواقع به مردم و اوضاع واحوال مردمي علاقه مند است كه تا به آن زمان براي كارهاي هنري قابل توجه نبودند. دراين مكتب خلق اثر تصويري و ادبي بيشتر به طبقات متوسط و پايين جامعه مانند كارگران، صنعتگران ، زنان روسپي، ولگردهاي خياباني و به نفرت انگيزترين جنبه هاي زندگي آنان پرداخته مي شود. به عنوان مثال، بالزاك دراثر خود به نامپدرگوريوت� ، انساني را با ذات و دروني پست و قبيح و نفرت انگيز توصيف مي كند. در رئاليسم محدوديتهاي �آداب و نزاكت� رعايت نمي شود. برخلاف رمانتيكها كه معتقد بودند بايد فقط زيباييها را بيان كرد، رئاليستها عقيده دارند كه حقيقت چه زيبا و چه زشت و چه زننده بايد بيان يا به تصوير كشيده شود. به همين دليل است كه نقاشي كوربه �بي ادبانه و قبيح� و يا رمان �مادام بوواري � اثر فلوبر به عنوان رئاليسم زشت و زننده وتوهين كننده به عفت، قضاوت مي شود. رئاليسم تنها يك گرايش و جريان نيست بلكه حركتي درارتباط تنگاتنگ با تحولات روحي و طرز تفكر واطلاعات گرفته شده از اجتماع و علم است. علم و ادبيات به سختي با يكديگر موافق و سازگار هستند و براي خلق اثر ادبي همراه با علم تناقض گويي به وجود مي آيد. واقعيت بشر، حقيقت رفتار، افكار و احساسات درصورت ضرورت علمي فراموش مي شود، درحالي كه شخصيت رمان يك روبوت (آدم ماشيني) نيست. در رئاليسم مسأله �سبك� درحاشيه قرار مي گيرد. ميل نويسندگان رئاليسم به پيروي و تقليد از واقعيت، مستلزم مشاهده و استناد به حقيقت است و باتوجه به اين ، كشف عكس وهنر عكاسي كه نمونه برداري و انعكاس دقيق واقعيت است، هنرقابل توجهي براي هنرمندان اين مكتب بود واين عملاً پاياني براي توهمات شاعرانه و آرمانگرايانه رمانتيكها محسوب مي شد.

سه شنبه 19 خرداد 1388 - 7:41:38 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


مهريه


تاريخچه ورزش


همه چيز در باره دارچين


تاریخچه گياه شناسي


نجوم در اشعارحافظ


فرق بين يک ستاره و سياره


مخترع گيتار


سازهاي ايراني


عرفان در شعر فارسي


برخي از ضرب المثل هاي ايراني


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

28720 بازدید

3 بازدید امروز

5 بازدید دیروز

22 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements